فرار از سنت هاي عربي | دکتر ميشل خليل جحا | يوسف عليخاني

علي احمد سعيد اسبر معروف به ادونيس ، سال 1930در روستاي قصابين ، از روستاهاي شهر تاريخي لاذقيه در سوريه متولد شد.
شاعر نام اين روستا را بارها و بارها بويژه در مجموعه شعر «مفرد به صيغه جمع» آورده است. سال 1950وارد دانشگاه دمشق شد و در رشته ادبيات عرب ليسانس گرفت. وي اسم «ادونيس » را براي فرار از سنتهاي عربي براي خود انتخاب کرد.
سال 1956راهي بيروت شد و زندگي فرهنگي و شاعرانه اي را آغاز کرد. ادونيس در اين زمان به کمک يوسف الخال «مجله شعر» را منتشر مي کرد.
سال 1968مجله «مواقف» را راه اندازي کرد که مکاني براي گرد هم جمع شدن شاعران و انديشمندان مشرق زمين و مغرب زمين شد. سال 1985نيز به دليل شرايط جنگ داخلي لبنان اين کشور را ترک کرده و راهي پاريس شد.
او اکنون داراي دو تابعيت (لبناني و فرانسوي) است. ادونيس سال 1986جايزه بزرگ بروکس و سال 1997نيز جايزه تاج طلايي شعر مقدونيه را از آن خود ساخت.
نام اين شاعر معروف سوري چند سالي است در ليست نامزدهاي دريافت جايزه ادبي نوبل مي درخشد؛ اما هر سال به دلايلي ، اين جايزه به او داده نمي شود. برخي دو تابعيت داشتن وي را مانع اين اقدام مي دانند.
علي احمد سعيد اسبر، دکتراي خود را از دانشگاه «سنت ژوزف» دريافت کرد و کتاب بحث برانگيز «ايستا و پويا»، پايان نامه دکتري وي بوده است.
نخستين شعرها، برگهاي در باد، ترانه هاي مهيار دمشقي ، زماني ميان خاکستر و گل سرخ از جمله کتابهاي شعر علي احمد سعيد (ادونيس) است و برخي از کتابهاي تحقيقاتي وي مثل «پيش درآمدي بر شعر معاصر عرب» و «ترانه هاي مهيار دمشقي» به زبان فارسي ترجمه و منتشر شده است.
دکتر شفيعي کدکني شاعر و استاد دانشگاه ، نزديک به ربع قرن پيش در کتاب ، معروفش «شعر معاصر عرب» مي نويسد: «ادونيس در معني خوب کلمه غربزده ترين شاعر عرب است ، متجددترين آنها و در دو زمينه شعر و نقد شعر بخصوص با معيارهاي مدرنيسم غرب امروز يکتا و بي همتاست.»
اگر پيش از اين علاقه مندان اين شاعر سوري و يکي از آخرين بازماندگان نسل اول شعر معاصر عرب ، به وسيله نوشته ها و ترجمه هاي مختلف او را مي شناختند، اينک و به همت بخش فرهنگي سفارت فرانسه و خانه نقد ايران ، وي به همراه «ونوس خوري قطا» شاعره و مترجم لبناني مقيم فرانسه به تهران و شيراز آمده است.
تکلم وي به زبان فرانسه در حالي که او را به عنوان شاعر برجسته عرب مي شناسيم براي تمامي کساني که در اين مدت او را از نزديک ديدند، شگفت آور بود. ادونيس تنها در پاسخ به خبرنگاري که از وي پرسيد: «آيا چنين رفتاري نزد روشنفکران عرب ، خيانت به وطن شناخته نمي شود؟» گفت : خيانت در ادبيات کاربردي ندارد.
درباره ادونيس (به عنوان شاعر، مترجم ، روزنامه نگار، استاد دانشگاه و متفکر) حرف بسيار است و آنچه مي خوانيد از کتاب «شعر معاصر عرب » (از احمد شوقي تا محمود درويش) نوشته دکتر ميشل خليل جحا، انتخاب و ترجمه شده است:

بي ترديد ادونيس ، جنجالي ترين شاعر معاصر عرب است. وي نقش برجسته اي در جنبش تجدد در شعر عرب دارد و بيش از همه در اين عرصه فعاليت داشته است.
او در عين حال که از پيشگامان شعر نو به شمار مي رود، به عنوان مديرمسوول مجله «مواقف»، يکي از معروفترين مجلات ادبي که سال 1968منتشر مي شد و به عنوان همکار يوسف الخال در انتشار مجله شعر تا سال 1963، سهم عمده اي در عرصه شعر برعهده دارد.
ادونيس در عين حال در وجه مترجم ، چند مجموعه شعر از شاعران بزرگ انگليسي و فرانسوي ترجمه کرده و در لباس استاد شعر و نقد ادبي در دانشگاه لبنان و دانشگاه هاي خارج ، بيش از هر شاعر عرب ديگري ، تاثيرگذار بوده است.
وي به لطف اين فعاليت ها در تغيير فرم ، زبان و محتواي شعر عربي، پيشگام شاعران معاصر عرب است. او باور دارد شعر، مرزهاي روياي اصيل هستي را در مي نوردد و تخيل نقش برجسته اي در عرصه شهر دارد.
ادونيس مي گويد: شعر ماموريت دارد اسرار را برملا و حالتي فراتر از متناقض ها خلق کند. او در شعرش به بررسي مشکلات مختلفي مي پردازد که جامعه ، ميراث و تمدن گرفتار آن است و سعي مي کند به اين وسيله جهاني نو و انساني امروزي بسازد؛ چرا که به گمان او، شاعر وظيفه اي جز تغيير جهان ندارد!
به همين دليل است که ادونيس سعي مي کند از تقليد دور شود و به زباني تازه دست يابد و بتواند اسرار هستي را برملا کند.
شعرش ، شعري متحير، دشوار، نفسگير و سرشار از تصاوير نو، واژه هاي بسيار، انديشه اي عميق و آکنده از اسطوره ، نماد و مباحث صوفيانه است. در کتاب «عرفان و سوررئاليسم» مي نويسد: «زبان عارفانه به طور مشخص ، زبان و شعريت شعر صوفيانه ، دنبال رو نمادهاست. همه چيز در آن براي خود هستي خاصي دارد.
به عنوان مثال محبوب ، شراب ، آب يا خدا.
اينها تصاوير هستي و تجليات آن هستند و ممکن است گفته مي شود همه چيز، آسمان ، خدا و زمين هستند.
اشيا در روياي صوفيانه يک عارف ، لجوج ، مخالف و چندوجهي است و اين باور با زبان ديني شرعي که اعتقاد دارد هيچ چيز قابل تغيير نيست، تناقض دارد.
تجربه هاي عارفانه با اين زبان ، جهاني را درون جهاني ديگر خلق مي کند، در آن به مخلوقاتي هستي مي بخشد، متولد مي کند، رشد مي دهد، پيش مي برد و آنگاه دچار التهابش مي سازد. در چنين جهاني ، زمانها «حال» هستند.»
از سخنان ادونيس مي توان به اين نتيجه رسيد که وي به خيال صوفيانه و تجليات آن ايمان دارد و به وسيله آن مي توان به ادراک واقعي دست يافت.
به همين دليل هم هست که خوانندگان به سختي قادرند شعرهاي ادونيس را درک کنند؛ چرا که بدون شناخت اصطلاحات صوفيانه و تجربه آن، چنين امکاني وجود نخواهد داشت.
در صفحه 230 همين کتاب، جايي که خواهان تجديد و نوآوري شعر عربي مي شود، مي گويد: «شعر نو، چنان که پيداست، در نگاه اغلب خوانندگان عرب ، اگر به آن نگاه کنيم، مي بينيم آنچه به چشم مي آيد مشکل نيست، بلکه شيوه بياني شعرها مدنظرشان هست.
 
بحث آن بر سر اين است که بحرها (فرمهاي شعري) که آنها مي شناسند، همچنان ثابت باقي بماند و معتقدند شعر بدون آنها، هويت خود را از دست مي دهد و مشکل آنها اين است، اين بحث هم عميق تر از آني است که آنها شعر را هويت عربي مي دانند.
اين نوع شعر مرد، چنان که اعراب مردند. اين همان جدايي نوآورانه است که شعر بايد نوآور و متجدد باشد، يعني يک سري قالب و شيوه بماند که کاري جز موعظه آموزشي ساده بيان نکند.»
از اين سخن پيداست که ادونيس خواهان نوآوري و تجدد در ساختار شعر عربي و مفهوم آن است ، در غير اين صورت ، شعر دچار جمود و حتي مرگ مي شود. هر چيزي تا زماني که ساکن است يا به عبارتي شکلي مرده دارد، تغييرپذير نيست و ابداع و نوآوري يعني تجدد. ادونيس مخالف ايستايي و با «پويا»يان همراه است.
به دليل اين که به اندازه شعرهايي که سروده ، کتابهايي در زمينه شعر و تئوري هايي در اين باره نوشته، در ميان ساير شاعران معاصر عرب شاخص تر است.
در عين حال شعرهايش به زبانهاي انگليسي، فرانسه ، اسپانيايي ، آلماني ، روسي ، ژاپني (و فارسي) ترجمه شده است. وي اطلاعات عميق و جامعي از ميراث کهن شعر عرب دارد و به نقشي که شعر بايد در زمان ما داشته باشد، آگاه و با شعر معاصر جهان همراه است.
ادونيس ميان نو و جديد تمايز قائل است. جديد دو معنا دارد. اول به لحاظ زماني و ديگر هنري. «زماني» از اين نظر که بايد آخرين دستاوردها باشد و «هنري» به اين لحاظ که پيش از آن خلق نشده باشد؛ اما «نو» دلالتي زماني دارد و شامل تمام چيزهايي مي شود که کهنه نمي شوند.
با اين معني «نو» همه چيز جديد است البته همه نوها جديد نيستند بنابراين در مي يابيم چگونه شاعر معاصري که در ميان ما زندگي مي کند، همزمان کهن نيز هست.
«جديد» در عين حال شامل معيار هنري است که ضرورتا شامل نو نمي شود. معيار «جديد» در نوآوري پنهان و در هستي اش آکنده است.
در نتيجه مي توان گفت دلالت تجدد آغازين در شعر همان نيروي تغيير است که نسبت به قبل و بعد از خودش استفاده مي شود. در عين حال که سعي دارد از گذشته ببرد، مي خواهد آينده را نيز در آغوش داشته باشد. اين همان انقلاب سخت شعر است که با قلع و قمع گذشته و ميراث کهن مي خواهد در سرزميني بکر و کاشته نشده ، ميراثي نو پايه گذاري کند.
وي در صفحه 141کتاب ايستا و پويا مي نويسد: «شعر عرب امروزه وارد مرحله تازه اي شده ، مرحله اي ريشه اي و انقلابي که در آن هم حساسيت وجود دارد و هم درک و هم خيال و هم تمامي شيوه هاي بيان.
گويي در زميني سوخته شده ، جان مي گيرد تا دريابد چگونه بکر و پاکيزه جان مي گيرد.»
به همين دليل به برخي از سلفي گراها حمله مي کند، چرا که يک انقلابي و ميراث شکن ، در چارچوب نمي گنجد و اين البته به آنها مجال مي دهد تا او را «ويرانگر»، «شعوبي »، «مرتد»، «مخرب » و صفتهاي ديگر بدانند. ادونيس در کتاب سياست شعر (مجموعه مطالعات در زمينه شعر معاصر عرب) درباره تاثيرپذيري اش از جنبش شعر غرب و بويژه فرانسه مي نويسد: «در افق رابطه ميان خود و ديگري ، وارد جهان شعر غرب و به طور مشخص شعر فرانسه شدم.
تنها تحت تاثير جرياني که مشخص نبودم که از شاعر يا چند شاعر تاثير بگيرم ، بلکه چون تشنه اي از تمامي اين جريان سيراب شدم. تاثيرپذيري من از حيث شعرها به عنوان روياي جهان نبوده ، بلکه از مساله نوآوري و ابداع شعر و مسائل مربوط به آن و سوالاتي که برايم مطرح بود، از اين جريان تاثيرپذيرفتم.
به طور صحيح تر، تحت تاثير ابداع غربي به عنوان يک کل فکري بوده ام تا بخش جزيي آن که شعر باشد.»
ادونيس در اين مطلب اعتراف مي کند از انديشه غربي و نه شعر غربي تاثير پذيرفته است و بر اين باور است که شعر معاصر عرب از شعر غربي جلوتر است.
در صفحه 76همين کتاب مي نويسد: «.. به اعتقاد من ، شعر کنوني عرب به نسبت شعرهاي پيش از خود (يا حتي شعر غربي) شيوه هاي بياني و حرفهاي تازه تري دارد.»
زماني که از او پرسيده مي شود چقدر از شاعران غربي تاثير پذيرفته ، بخصوص اين که اشعار غربي زيادي ، مثل اشعار سن ژون پرس ترجمه کرده است ، منکر اين تاثيرپذيري مي شود و مي گويد: «دنياي شعري سن ژون پرس کاملا با دنياي من تفاوت دارد.»
البته منکر آن نيست که از نيچه و هايدگر و ديگران تاثير پذيرفته است. به اعتقاد ادونيس ، «تي اس اليوت» شاعران را نسبت به طرح موضوعات نو در شعر و بيان آنها آگاه کرد و تمام شاعران بزرگ از او تاثير پذيرفتند.
ادونيس چنان که در عرصه هاي مختلف توانسته بهترين باشد، همچنان جنجالي ترين شاعر معاصر عرب باقي مانده است.

http://www.ghabil.com/article.html?id=536


إقرأ أيضاً:-