زمان ترانه آرامش من است و بارانها
به گيشوان زرافشان بانوي پاييز نشانده رشته مرواريد
نشسته بانو در آستان تابستان
هلال نقره ماه
به پشت لاله او گوشواره اي جاويد
تو مثل آب لطيفي و مثل باد بلند
تو مثل آتش بوري
تو ارتعاش نسيمي و شبهه لبخند
چ. خاطرات زمين خوابناك و گسترده
كشيده اي به سراشيب جلگه ها پرده ...
به بوي پرتو صبح است انتظار هوا
به ميهماني نزديك ميرويم برآ
عروس سوگلي من عروس تاريخي!
*****
خواب
باز مي آيم و مي خسبم
زير سقف خنك پاييز
باز ميآيم و ديوار قناتم را
پاك خواهم كرد
چينه خواهم كرد ديوار حياطم را
سوگلي
محمد علي سپانلو
زمان ترانه آرامش من است و بارانها
به گيشوان زرافشان بانوي پاييز نشانده رشته مرواريد
نشسته بانو در آستان تابستان
هلال نقره ماه
به پشت لاله او گوشواره اي جاويد
تو مثل آب لطيفي و مثل باد بلند
تو مثل آتش بوري
تو ارتعاش نسيمي و شبهه لبخند
چ. خاطرات زمين خوابناك و گسترده
كشيده اي به سراشيب جلگه ها پرده ...
به بوي پرتو صبح است انتظار هوا
به ميهماني نزديك ميرويم برآ
عروس سوگلي من عروس تاريخي!
*****
خواب
باز مي آيم و مي خسبم
زير سقف خنك پاييز
باز ميآيم و ديوار قناتم را
پاك خواهم كرد
چينه خواهم كرد ديوار حياطم را
چون به عرياني تابستانه
سنگباران نشود ديوانه
كه نشسته ست تن لخت كنار فصل ؟
اي صباح گذران عشق كجاست ؟
محمد علي سپانلو در سال 1319 در تهران به دنيا آمد پدرش كارمند بود دبستان و دبيرستان را در تهران پايان برد وارد دانشگاه حقوق شد و ليسانس گرفت بعد از سربازي با پرتو نوري علا خواهر دوستش اسماعيل ازدواج كرد و اكنون دو فرزند به نامهاي سندباد و شهرزاد دارد سپانلو تا كنون شغل دولتي نداشته و خصوصي كار ميكرده در سالهاي پس از انقلاب چندي در دانشكده ها تدريس مي كرد دفترهاي شعر آه بيابان طرفه 1342 خاك طرفه 1344 رگبارها طرفه 1346 پياده رو ها بامداد 1347 سندباد غايب متين 1352 هجوم روزبهان 1356 نبض وطنم را ميگيرم زمان 1357 خانم زمان تيراژه 1366 ساعت اميد پيك فرهنگ 1368 ژاليزيانا آگه 1381 چون به عرياني تابستانه سنگباران نشود ديوانه كه نشسته ست تن لخت كنار فصل ؟ اي صباح گذران عشق كجاست ؟ |